۱۳۹۱ اسفند ۱۵, سه‌شنبه

مامان م گمان می کنه فرمانده یک ارتش بزرگه
و متاسفانه تنها سرباز این ارتش من م
و پدرم تماشاچی خموش ِ لشگرکشی به سوی هیچ این ارتش

هیچ نظری موجود نیست: